بذار یواش شروع کنم ? همنفس گلم ? سلام
آرزوهام راضی شدن ? دیگه بهت نمیرسم
گفتم چیا گفتی بهم ? گفتی که آینده داری
دنیا همش عاشقی نیس? گریه داری ? خنده داری
گفتم که گفتی من باشم ? به لحظه هات نمیرسی
به قول دل شاید دلت گرو باشه پیش کسی
خلاصه گفتم که چشات قصد رسیدن نداره
رویاها کاله و دسات خیال چیدن نداره
گفتم که گفتی زتدگیت غصه داره ? سفر داره
هم واسه من هم واسه تو با هم بودن خطر داره
گفتم تو گفتی رویاها مال شبای شاعراس
شهامتو کسی داره که شاعر مسافراس
مسافرا اون آدمان که با حقیقت می مونن
تلخیاشو خوب می چشن ? غصه هاشو خوب میدونن
گفتم فقط میخوای واست یه حس محترم باشم
عاشقیمو قایم کنم ? تو طالع تو کم باشم
گفتم که گفتی ما دو تا به درد هم نمیخوریم
ولی یه جا مثل همیم ? هردومون از غصه پریم
گفتم تو گفتی میتونیم یادی کنیم از همدیگه
اما کسی به اون یکی لیلی و مجنون نمیگه
گفتم تو گفتی سهممون از زندگی جدا جداست
حرف تو رو چشم منه اما اینام دست خداس
هرچی که تو گفته بودی گفتم به دل بی کم و بیش
حال خودم ؟ نه راه پس مونده برام نه راه پیش
این حرفای خودت بوده ? از من دیوونه تر دیدی ؟
اصلا نگفتم اینا رو خودت دیدی یا شنیدی
دلم که حرفاتو شنید اول که باورش نشد
ولی نه ? بهتره بگم ? نفهمیدش ? سرش نشد
یه جوری مات و غم زده فقط به دورا خیره شد
رنگ از رخش ? نه نپرید ? شکست و مرد و تیره شد
بلور رویاهام ولی چکید مث خواب تگرگ
آرزوهام از هم ? رسید ته کوچه ی مرگ
راستش ازم چیزی نموند به جز همین جسم ظریف
خوب میدونی چی میکشه غریب تو خونه ی حریف
نگی چرا نوشته هام لطیف و عاشقونه نیست
رویا و آرزوم که هیچ ? حتی دل دیوونه نیست
زیبا باید تنهایی من این نامه رو سیا کنم
رسم گذشته ها میگه باید به تو نگا کنم
حرفاتو گفتم به خودت ? ببینی راستی تو زدی
اصلا توی ذات تو هست ? یه همچی چیزی بلدی ؟
اگر تو بیداری بودم ? بشین میادش خبرم
اگر نگفتی بنویس ? من میخوام از خواب بپرم
دوست دارم ? چه توی خواب چه توی مرگ و بیداری
فدای یه تار موهات ? که تو منو دوس نداری
مواظب آدما باش ? زندگی گرگه زیبا جون
خدای رویای منم ? هنوز بزرگه زیباجون